رسانا

رسانا

از تلاطم ها ، تلخی و شیرینی ، سختی و آسانی باید عبور کرد. رسم زندگی گذشتن و رسیدن است ، رسیدن به حس خوب آرامش یا عشق ! در مسیر رسیدن با هم بمانیم.

تابستان سنگین است ، آسوده لم داده روی تخت کنارحوض فیروزه ای و به پیچک های روی دیوار خیره نگاه می کند . تابستان دلتنگ است ، دلتنگی اش عمیق است مثل گرمایش که از سنگفرش های پیاده روی عصر بیرون می زند . آرام نگاه می کند ، تب و تاب بهار را ندارد ، می کشاندت به خاطره های تابستان های قبلی ، فلش بک تیر ، مرداد و شهریور  دهه هشتاد و یا  هفتاد . شب های پرترافیک ولیعصر تجریش ، هوبج بستنی ، خنکای شمشاد های نصفه شب باغ فردوس . تابستان شب هایش پر رنگ است ، اصالت دارد ، برای فرار از گرما . همین است که خاطره هایش با شب ها بیشتر شکل گرفته . با شب های گیج و پر حرارت میدان توحید و آن برگر معروف و شلوغش که چند سال پیش دکانش تخته شد . با شب های پیاده رفتن جلال و فاطمی و عباس آباد . شب هایی که در عین کوتاهی بلند تر از همیشه به نظر می آمدند و خیال تمام شدن نداشتند ، شب های داغ و آرام و سنگین و گرفته تابستان . شب های صعود به ایستگاه 5 توچال و برق زدن شبانه تهران زیر پاهایت در ذهنت تمامی ندارد . تصویر شب تابستان  ممتد می آید و می ماند. خیال تابستان راحت است خیالت راحت می شود از خیالش.
  • یک علی

فکر می کنم 

به نگاهت که نیست ، به خیالت که هست 

 بهار بی حوصله ی سرد ،خیابان های خیسِ خالی

فانوس های روشن شهر ،کتاب های شعر خاک خورده 

کافه های دود و استوری ، شکوفه های سفید و صورتی درخت

صفحه های مجازی بعد از مرگ ، سفره ی شام روی پشت بام

نگاه می کنم 

به سفیدی دیوار ، به پنجره ی دربند نرده ها 

خاکستری جمعه ها ، خودکشی خاطره ها

دلتنگی اتوبان تهران کرج ، پنجره های روشن شب 

دلخوشی زنده بودنت ، ترس از بیشتر دور شدنت

ته سیگار های روی پیاده رو ، گذشتن روزهای بی تقویم

  • یک علی

همیشه دوست داشتم  برای تولدم که همین چند روز پیش بود هدیه های متفاوتی بگیرم ، ولی هرگز نگرفتم . برای من یک کتاب شعر یا داستان که توی صفحه اولش دست خط کادو دهنده وجود دارد، یک دست نوشته یا تکه ای شعر سپید ، یک نماد که می شود گردنبند ، عکسی خاطره انگیز از سال های  دور وقتی که ثبت لحظه ها خیلی سخت تر از امروز بود ، عکسی از قاب یک پنجره در کلبه ای روستایی که به روی شاخه های درخشنده سپیدار و تپه ماهورهای روبرو باز می شود و کارت پستال های نوشته شده ارزش و شوق داشتنش خیلی بیشتر از ساعت و ادکلن و خودنویس پارکر هستش . 
این هدیه ها امضای شخصی آدمهاش رو همراه خودش داره و همینجوری تا آخرش می مونه .
  • یک علی